هنوز هم که هنوز است عاشق ماهمولی بدون تو مهتاب را نمیخواهمهوای بودن یک عمر با تو را دارممنی که دلخوش دیدارهای گهگاهمبرای گفتن یک حرف عاشقانه فقطاسیر سختترین زخمهای جانکاهمبدون تو همهء لحظهها در این فکرندکه تیغ را بگذارند بر گلوگاهم