به نام پروردگار عشق

عشق از زبان یک دوست که عشق را تازه آموخته

به نام پروردگار عشق

عشق از زبان یک دوست که عشق را تازه آموخته

شرط عشق

دختر جوانی آبله سختی گرفت. نامزدش به عیادت او رفت.
چند ماه بعد، نامزد وی کور شد. موعد عروسی فرا رسید.
مردم می گفتند: چه خوب! عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش هم نابینا باشد.
20 سال بعد از ازدواج، زن از دنیا رفت. مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. همه تعجب کردند.
مرد گفت : «من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم.»