دختر جوانی آبله سختی گرفت. نامزدش به عیادت او رفت.
چند ماه بعد، نامزد وی کور شد. موعد عروسی فرا رسید.
مردم می گفتند: چه خوب! عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش هم نابینا باشد.
20 سال بعد از ازدواج، زن از دنیا رفت. مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. همه تعجب کردند.
مرد گفت : «من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم.»
دعوت به حضور در انتفاضه سایبری
برای شرکت در این طرح به آدرس زیر مراجعه کنید
www.naghdnews.com
You have a beautiful site
Please visit our site
Www.Rata-Mg.Com
امیری به شاهزاده خانمی گفت : من عاشق تو هستم. شاهزاده خانم گفت : خواهرم که پشت سر تو ایستاده از من زیباتر است. امیر برگشت و دید هیچ کس نیست . شاهزاده خانم گفت : عاشق نیستی